موضوع آزاد
اینجا من و شما آزادیم تا هر چی تو دلمونه بگیم.موضوع آزاده!
سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:سال نو, :: ::  نويسنده : محمدرضا

داریم کم کم به سال تحویل نزدیک می شویم

این اوقات اوقات خوبیه واسه فکر کردن

درباره سالی که گذشت فکر کنیم کارهایی که تو این سال کردیم چه بد و چه خوب البته من که بیشتر بدی کردم

و کارهایی که می تونستیم انجام بدیم و ندادیم

 درباره ی کسانی که تو این سال از دستمون خوش حال شدن و یا ناراحت

موقع سال تحویل هم پیشنهاد میکنم یه بار با نیت قرآن را باز کنید ببینید خدا تو سال جدید برای شما چی در نظر گرفته

موقع سال تحویل برای همه دعا کنید و هر کس به شما بدی کرده ببخشید

پیشاپیش سال نو را به شما تبریک میگم و امیدوارم سال خوبی داشته باشید

سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:امام علی, :: ::  نويسنده : محمدرضا

بزرگوار کسی است که در کیفر بدی نیکی کند.

نادانی دردناک ترین دردهاست.

هنگامی که هوس ها بر عقل چیره شوند،

انسان به پرتگاه ها کشیده می شود.

سه کار شرم برنمی دارد:

خدمت به مهمان،

برخاستن از جا در برابر معلم

و گرفتن حق خود.

شنبه 26 اسفند 1391برچسب:خدا, :: ::  نويسنده : محمدرضا

خدایا

راهی نمیبینم ،

آینده پنهان است

اما مهم نیست

همین کافیست که تو راه را میبینی

و من تو را  . . .

جمعه 25 اسفند 1391برچسب:خدا, :: ::  نويسنده : محمدرضا

 

می گن با هرکی دوست بشی،

شکل و فرم اونو می گیری

فکرشو بکن…

اگه با خدا دوست بشی ،

چه زیبا شکل می گیری . . .

 

جمعه 25 اسفند 1391برچسب:اندوه, :: ::  نويسنده : محمدرضا

خدایا هر روز کمی اندوه برام بفرست زیرا در

 اندوه است که تو یاد میشوی و در خوشی از یاد میروی

سه شنبه 22 اسفند 1391برچسب:فقر, :: ::  نويسنده : محمدرضا

پدر آمد از راه

دست هایش خالی

کودکان چشم به دستان پدر

سفره ی خالی را

پدر از پنجره بیرون انداخت

سفره ی قلبش را

بار دیگر گسترد....!

بچه ها آن شب هم

مثل دیگر شبها

یک شکم سیر محبت خوردند.....

برای خانواده های فقیر دعا کنید

یک شنبه 20 اسفند 1391برچسب:دل, :: ::  نويسنده : محمدرضا

 

دلــگیـــر مباش .

دلت کہ گیـر باشد ،

رهـــــا نمے شوی !

خـداونـد ،

بندگــان ِ خود را ،

با آنچہ بہ آن « دل » بســته اند مے آزمــاید.

 

یک شنبه 20 اسفند 1391برچسب:زندگی, :: ::  نويسنده : محمدرضا

زندگی

زندگي با همه ی وسعت خويش

مسلک ساکت غم خوردن نيست

حاصلش تن به قضا دادن و پژمردن نيست

 اضطراب وهوس وديدن و ناديدن نيست
زندگی رويا نيست

زندگي خوردن وخوابيدن نيست

زندگي جنبش وجاري شدن است

زندگي کوشش و راهي شدن است

شنبه 19 اسفند 1391برچسب:خدا, :: ::  نويسنده : محمدرضا

پرسید:کدام راه نزدیک تر است؟

گفتم:به کجا؟

گفت:به خلوتگه دوست

گفتم:

تو مگر فاصله ای می بینی بین ما

و آن کس که دل ما همه منزلگه اوست

جمعه 18 اسفند 1391برچسب:کودکی, :: ::  نويسنده : محمدرضا

بزرگ که می شوی
غصه هایت زودتر از خودت قد می کشند
دردهایت نیز

غافل از آنکه لبخندهایت را

در آلبوم کودکیت جا گذاشته ای


شاید بزرگ شدن اتفاق خوبی نباشد

جمعه 18 اسفند 1391برچسب:شعر, :: ::  نويسنده : محمدرضا

 یا صاحب الزمان

زلفت اگر نبود نسيم سحر نبود 

گمراه مي شديم نگاهت اگر نبود

  

مهر شما به داد تمناي ما رسيد

ورنه پل صراط چنين بي خطر نبود

 

تعداد بي نظيري تان روي اين زمين 

از چهارده نفر به خدا بيشتر نبود 

 

 

پيراهن،اشتياق نسيمانه اي نداشت

تا چشم هاي حضرت يعقوب ، تر نبود 

 

 

بي تو چه گويمت؟ كه در اين خاك ،سرزمين

صدها درخت بود وليكن ثمر نبود

 

جمعه 18 اسفند 1391برچسب:دلنوشته, :: ::  نويسنده : محمدرضا

دلـم گـرفته است ...
نه اینـکه کسی کاری کرده باشد نه ...
من آنقدر آدم گریز شده ام که کسی کارش به اطراف من هم نمی رسد...
دلم گرفتـه است که آنچه هستم را نمی فهمند ...
و آنچه هستند را میپذیرم ...
و دنیـا هم به رویش نمی آورد این تنـاقض را ...

پنج شنبه 17 اسفند 1391برچسب:خدا, :: ::  نويسنده : محمدرضا

در شهر بودم

دیدم
هر کس به دنبال چیزی می دود
یکی به دنبال پول
یکی به دنبال چهره زیبا
یکی به دنبال لحظه ای توجه چشمان هرزگرد
یکی به دنبال نان
یکی هم به به دنبال اتوبوسی !
اما دریغ
هیچکس دنبال خدا نبود !!!

 

چهار شنبه 16 اسفند 1391برچسب:کودک, :: ::  نويسنده : محمدرضا

گاهی دلت از سن و سالت می گیرد
میخواهی کودک باشی
کودک به هر بهانه ای به آغوش غمخواری پناه می برد
و آسوده اشک می ریزد
بزرگ که باشی
باید بغض های زیادی را بی صدا دفن کنی ..

چهار شنبه 16 اسفند 1391برچسب:شعر, :: ::  نويسنده : محمدرضا

اين جشن ها براي تو تشكيل مي شود

اين اشك ها براي تو تنزيل مي شود 

وقتي براي آمدنت گريه مي كنيم

چشمان ما به آينه تبديل مي شود

بوي خزان گرفته ي پاييز مي دهد

سالي كه بي نگاه تو تحويل مي شود

ايمان ما كه اكثرا از ريشه ناقص است

با مقدم ظهور تو تكميل مي شود

تقويم را ورق بزن و انتخاب كن

اين جمعه ها براي تو تعطيل مي شود

 

اللهم عجل لولیک الفرج

سه شنبه 15 اسفند 1391برچسب:امام زمان, :: ::  نويسنده : محمدرضا

تمام راه ظهور تو با گنه بستم
دروغ گفته ام آقا كه منتظر هستم

كسي به فكر شما نيست راست مي گويم
دعا براي تو بازيست راست مي گويم

اگرچه شهر براي شما چراغان است
براي كشتن تو نيزه هم فراوان است

من از سرودن شعر ظهور مي ترسم
دوباره بيعت و بعدش عبور مي ترسم

من از سياهي شب هاي تار مي گويم
من از خزان شدن اين بهار مي گويم

درون سينه ما عشق يخ زده آقا
تمام مزرعه هامان ملخ زده آقا

كسي كه با تو بماند به جانت آقا نيست
براي آمدن اين جمعه هم مهيّا نيست

درباره وبلاگ

عمرتان دارد می گذرد حواستان هست؟! به کجا می روید؟چه کار می کنید؟ هر کاری می کنید مواظب باشید!! خدا می بیند!!
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان انشا:موضوع آزاد و آدرس ensha.azad.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 40
بازدید دیروز : 37
بازدید هفته : 80
بازدید ماه : 77
بازدید کل : 127671
تعداد مطالب : 108
تعداد نظرات : 210
تعداد آنلاین : 1